Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرورزشی – آرتین زهرابی؛ این روزها که تیم ملی ایران در این حالت ناراحت کننده در منامه حضور دارد و بسیاری از راه‌ها به روی آن بسته و امیدها کم رنگ تر شده، لحظه‌هایی را در ذهنمان مجسم می‌کنیم که تساوی مقابل پرتغال فاجعه ملی تلقی می‌شد و شکست مقابل اسپانیا نقطه پایان فوتبال ایران بود.

تیم ملی  به قدری غافلگیرکننده بازی می‌کرد و نتیجه می‌گرفت که صعود به مرحله حذفی جام جهانی حق مسلم ما قلمداد می‌شد و باخت به اسپانیا برای خیلی‌ها مایه اشک و عذاب و درد بود؛ حالا به نقطه ای رسیدیم که برای بازی با بحرین و عراق در عذابیم و از سرنوشت تیم ملی و حتی صعود به جام جهانی با ناامیدی سخن می‌گوییم!

به وضعیت تیم ملی که نگاه می‌کنیم اما اوضاع عجیبی حاکم است؛ کار گره و خورده و همه مستاصل شده ایم اما با این تیم و بازیکنانی که داریم حیف است اینقدر کم رمق و مایوس شده ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 گل مهدی طارمی به چلسی در لیگ قهرمانان اروپا از لیونل مسی هم جلو زد. یک بازیکن قیچی – برگردان زن دیگر داریم به نام علیرضا جهانبخش؛ آن هم در چه لیگی در کجای دنیا… این همه بازیکن درجه یک داریم که در لیگ‌های خارجی توپ می‌زنند؛ سرمربی سرگیجه گرفته که ترکیب تیم ملی را چگونه آرایش کند.

بیشتر بخوانید: ادعای عجیب عزیزی خادم؛ از بحرین که برگشتم به طور مفصل درباره تیم ملی با مردم صحبت می‌کنم!

چنین تیمی‌در راه صعود به جام جهانی به قدری باید پرانگیزه باشد که بحرین و عراق را اصلا نبیند؛ فراموش نمی‌کنیم مقابل این تیم‌ها اگر به نتیجه تساوی قناعت می‌کردیم چه حمله‌ها به تیم ملی نمی‌شد؛ همین تیمی‌که امروز بردش مقابل بحرین منجر به شادی‌های خیابانی می‌شود، تساوی اش مقابل تیم ملی گناه کبیره بود.

نه، ما یادمان نمی‌رود چه تیمی‌داریم؛ چه استعدادهایی و چه بازیکنانی که که وقتی وارد تیم ملی می‌شدند بهترین بازی‌های خود را به نمایش می‌گذاشتند. بازی با هنگ کنگ اما نشان داد از شرایط ایده آل فاصله داریم و فقط با یک تساوی، باید قید صعود به جام جهانی را بزنیم. رئیس فدراسیون سفر کرده به بحرین هم از سختی‌های این راه سخن گفت و وعده داد پس از بازگشت به ایران با مردم حرف می‌زند؛ چه حرفی و چه چیزی حالا بماند؛ باید امیدوار باشیم که بازی به بازی پیش برویم و امیدوار هم باشیم.

 یادمان نرود کار در فوتبال ما نشد ندارد. از این دست اندازهای بزرگ زیاد دیده‌ایم. خیلی وقت‌ها شده که مثل حماسه ملبورن در تاریخ ماندگار شدیم و البته جام جهانی ۲۰۰۲ را از دست دادیم؛ ماجراهای بازی ایران و ایرلند که جرقه اش در همین منامه رقم خورد و سرانجام به جام جهانی صعود نکردیم… این بار از کجا معلوم سرنوشتی متفاوت در انتظارمان نباشد؛ شاید اتفاقی افتاد، شاید…

بیشتر بخوانید: طارمی باید به ملی‌پوشان شام بدهد!

منبع: پارس فوتبال

کلیدواژه: تیم ملی تیم ملی خبر ویژه فدراسیون فوتبال ایران جام جهانی تیم ملی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۳۵۶۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجراهای نوه آیت‌الله مدرس، معلم انشاء احمد مسجدجامعی

به گزارش مبلغ، خلاصه ای از یادداشت احمد مسجدجامعی درباره نوه آیت الله مدرس را در زیر می خوانید:

« در سال‌هایی که محصل مدرسۀ علوی بودم، آقای علی مدرسی، نوۀ دختری مرحوم آیت‌الله سید حسن مدرس، نمایندۀ علمای نجف در مجلس شورای ملی و بعدها نمایندۀ مردم اصفهان و تهران در همان مجلس، معلم انشای ما بود.

صورت و قامت بلند او با تصاویر جدش شباهت داشت و در رفتار او تفاوتی آشکار با دیگر آموزگاران دیده می‌شد. به روال آن سال‌ها، بیشتر معلمان با کت و شلوار و کراوات و صورت اصلاح‌شده سر کلاس حاضر می‌شدند. دفتر معلمان در کنار اتاق مدیریت بود.

اتاق مشدی محمد، خدمتگزار مدرسه نیز در گوشۀ حیاط قرار داشت که هم برای معلمان چای می‌برد و هم غذای دانش‌آموزان را گرم می‌کرد. در زنگ تفریح، آقای مدرسی کنار پنجرۀ بستۀ آن اتاق و روبه‌روی پرچم برافراشتۀ ایران می‌ایستاد و ازآنجاکه قدی بلند داشت، پای چپش را تا می‌کرد و کف کفشش را به دیوار پشت‌ سر تکیه می‌داد.

دیگر معلمانی که در حیاط کنار او می‌ایستادند، آقایان فیض دبیر علوم اجتماعی، حاج‌فرج (سروش امروزی) داروساز و معلم شیمی و مهندس مجمریان دبیر جبر و مثلثات بودند. آقای مدرسی در مدرسه و هنرستان بزرگ صادق اسبق، رضاشاه سابق و امام جعفر صادق(ع) کنونی، روبه‌روی ایستگاه قدیم ماشین دودی در خیابان «گار ماشین» دیروز و ری امروز با آن بنای رفیع و زیبای قاجاری که خوشبختانه تخریب نشده‌است؛ نیز تدریس می‌کرد؛ البته نه انشا، بلکه علوم فنی و مهندسی و من یک‌بار، به محوطۀ هفت‌هکتاری آنجا که با صدها درخت چنار تناور و بناهای کارگاهی و کلاس‌ها و تالارهای و زمین‌های متعدد ورزشی و غیرورزشی به دست مهندسان اتریشی ساخته شده بود، رفتم و در تهرانگردی سال‌های اخیر دوباره ازآنجا دیدار داشتم….

آقای مدرسی در سال‌های مدرسه، کتاب‌هایی هم برای مطالعه به ما می‌داد؛ ازجمله «بازیگران عصر طلایی» ابراهیم خواجه‌نوری که آن وقت‌ها در بازار نبود و خودش هم دربارۀ مرحوم مدرس کتابی مفصل نوشته بود با عنوان «قهرمان ملی ایران». آقای مدرسی می‌گفت که جدش طبعی لطیف داشت

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901611

دیگر خبرها

  • ادین ترزیچ: فقط در صورت صعود شایسته تعریف و تمجید هستیم
  • پرسپولیس - سپاهان؛ جنگ جهانی برای ماندن در کورس قهرمانی/ پیش بازی
  • صعود بایرلورکوزن به فینال لیگ قهرمانان اروپا در شب تساوی 1-1 مقابل منچستریونایتد (2002/5/1) / فیلم
  • سوت شروع مهمترین هفته فوتبال ایران
  • ماجراهای نوه آیت‌الله مدرس، معلم انشاء احمد مسجدجامعی
  • گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد
  • صعود بایرلورکوزن به فینال لیگ قهرمانان اروپا با تساوی 1-1 مقابل منچستریونایتد (30 آوریل 2002)
  • والورده: برای صعود به فینال می‌جنگیم
  • یوسوا کیمیش: رئال مادرید اغلب تیم برتر زمین نیست اما در آخر صعود می‌کند
  • جعفری: باختیم، اما برای پورحمیدی خوشحالم